English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (3833 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
search results U نتیجه های جستجو
search results U نتایج جستجو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
results U نتایج
questionable results U نتایج سوال برانگیز
questionable results U نتایج مشکوک
[results were] satisfactory U رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
knowledge of results U اطلاع از نتایج
The results of the competition were announced . U نتایج مسابقه اعلام شد
to avoid distortion of the results [produced] by ... U برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
We wI'll be notified(informed)of the results today. U امروز جواب کار معلوم می شود
right of search U حق جستجو
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
the search of U جستجوی چیزی
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
in search of U بجستجوی
in search of U در جستجوی
search U جستجو کردن
to search for anything U پی چیزی گشتن
to search for anything U چیزیراجستجو کردن
to search after U بازرسی کردن
to search after U کاوش کردن
to search after U تحقیق کردن
to search after U جستجو کردن
to search U جستجو کردن
to search U گشتن [جستجو کردن]
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
search me <idiom> U نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search after U زیر و رو کردن
to search out U پیدا کردن
search U جستجو برای یک موضوع داده
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search U تلاش
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U بررسی وشناسایی زمین
search U مراقبت کردن از زمین
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U شناسایی کردن
search U تفتیش
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search U درو در عمق با اتش
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U کاوش کردن زمین
search U بازرسی کردن
search U گشتن
search U کاوش
search U تجسس
search U جستجویی که هر عنصریت
search U تکاپو بازرسی
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search U تجسس کردن
search U جستجوکردن
search U جستجو
search light U نورافکن
sequential search U جستجوی ترتیبی
search memory U حافظه جستجو
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
search radar U رادار تجسسی
search string U رشته جستجو
search sweeping U مین روبی مراقبتی
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
sector of search U منطقه تجسس رادار
search sweeping U مین روبی ازمایشی
sector of search U منطقه کاوش
sector of search U منطقه مراقبت رادار
specific search U شناسایی مخصوص
search one's soul <idiom> U کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
search warrant U حکم تفتیش
search warrant U اجازه تفتیش
search warrants U حکم تفتیش منزل
search warrants U حکم تفتیش
search warrants U اجازه تفتیش
search warrants U حکم بازرسی و ورود
search result U نتیجه جستجو
disjunctive search U جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
multifile search U جستجوی چند پروندهای
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
body search U بازرسیبدنی
search party U دستهی جستار گرد
search party U گروه پیگرد
search parties U دستهی جستار گرد
search parties U گروه پیگرد
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
search warrant U حکم بازرسی و ورود
search warrant U حکم تفتیش منزل
blind search U جیستجوی بی نتیجه
chaining search U جستجوی زنجیرهای
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
dichotomizing search U روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
binary search U جستجوی دودوئی
binary search U جستجوی دوتایی
air search U تجسس هوایی
air search U مراقبت هوایی
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search U جستجوی ناحیه
area search U جستجوی دامنهای
area search U جستجوی ناحیهای
backward search U جستجوی پسرو
search coil U پیچک کاشف
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace U جستجو و جایگزینی
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
area search U کاوش منطقه
search cycle U چرخه جستجو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search key کلید جستجو
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
global search U جستجوی سراسری
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
linear search U جستجوی خطی
edit/search buttons U دکمهجستجوگر
edit/search buttons U اصلاحگر
search light illumination U روشن کردن منطقه با نورافکن
search light illumination U روشنایی با نورافکن
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
air search radar U رادارردیابهوایی
total search result U مجموع نتیجه جستجو
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
search attack unit U ناو گروه شکارزیردریایی
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
track search keys U کلیدهایجستجویزمان
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick. <proverb> U ییله جو را بهانه بسیار است .
Recent search history Forum search
1For optimal results drink a minimum of 1 gallon of water daily
1اصلاح ترجمه
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1تغییرات با موفقیت به اتمام رسید
1The below message appears under Search line
0chiropractor
0no matter te tailoring of the situation one goal remains at the end of every school search matching
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com